کشف استعداد ؛ چگونه به استعدادمان پی ببریم ؟
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۲۵۰۸۸۶
کشف استعداد خصوصا برای کودکان اگر جدی گرفته شود می تواند کمک زیادی به استقلالشان کند. اگر با وجود تمام تلاش ها و زحمات باز هم احساس رضایت از شغل و حرفه تان نمی کنید، شاید نیاز است تجدید نظری در انتخاب آن کنید. ما در شناخت استعدادهایتان کمکتان خواهیم کرد.
معنی استعداد یعنی چه؟حتماً شما هم درباره انواع استعدادهای انسان مطالب زیادی می دانید؛ اما بسیاری از مردم مفهوم درست کلمه استعداد را نمی دانند و به اشتباه آن را با هوش، مهارت، توانایی، دانش و… یکی می کنند!
پس بهتر است در همین ابتدا و پیش از این که شروع کنیم به بیان راه های چگونه استعداد خود را کشف کنیم، تعریف درستی از این ویژگی داشته باشیم تا با ذهنیت بهتری به سراغ آن برویم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما معنایی که ما میخواهیم برای استعداد ارائه کنیم این است:
استعداد یعنی یادگیری یک مهارت با صرف انرژی کمتر و زمان کمتر.
انواع استعداد استعداد در نوشتن در جستجو و تحقیق الهام بخشیدن به دیگران برنامه ریزی ایجاد روابط اجتماعی گوش دادن برنامه نویسی ورزش استعداد و هوشپیش از این میگفتند هرفردی که iq یا بهره هوشی بالایی داشته باشد در آینده نیز میتواند موفق شود، همچنین میگفتند یک فرد با استعداد است یا نه و تست iq را به عنوان تست استعدادیابی و عامل موفقیت به کار میبردند، درحالیکه آی کی یو بالا فقط ۳ درصد در موفقیت افراد نقش دارد، پس کسی که بهره هوشی بالایی دارد لزوما نمیتواند پزشک، مهندس و یا یک بازیگر موفق شود. عواملی مختلف در موفقیت افراد نقش دارند که در این بین یکی از کاتالیزورهای موفقیت، شناسایی استعدادها و پرورش آنهاست؛ دو تا فرد با بهره هوشی یکسان استعدادهایی متفاوت در زمینههای مختلف دارند.
تفاوت استعداد و خلاقیت و هوشاکنون با مفهوم استعداد به خوبی آشنا شدید؛ اما همان طور که گفتم برای رفع اشتباه ذهنی اکثر افراد که استعداد را با خلاقیت و هوش اشتباه می گیرند، نیاز است که به این مورد اشاره کنیم.
خلاقیت چیست؟ خلاقیت یعنی ارائه فکر و طرح نو برای رشد یا ایجاد کارهای مختلف و در اصطلاح به خلق و ایجاد افکار نو و ایده های جدید در ذهن (در زمینه شغلی، اجتماعی و …) را خلاقیت و به فردی که این ایده ها را خلق می کند خلاق یا ایده پرداز می گویند.
همه انسان ها از بدو تولد دارای استعدادهایی هستند، یا می توان گفت هیچ فرد بدون استعدادی وجود ندارد و هر فردی در زمینه خاصی استعدادی دارد؛ در واقع خداوند عدالت را رعایت نموده و به هر فرد استعدادی داده است و کافیست ما آن را کشف کنیم و در پرورش آن تلاش کنیم. در شرایط متغیر کنونی، خلاقیت راه موفقیت افراد است و از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
اما خلاقیت در کودکان نسبت به بزرگسالان قویتر است. یکی از دلایل آن جذابیت و عجیب بودن همه چیز در جهان از نگاه کودکان است؛ در واقع حس کنجکاوی که در کودک وجود دارد باعث ایجاد خلاقیت و استعداد کودکان می شود.
تمام اتفاقاتی که در جهان رخ می دهد برای بزرگسالان عادی و تکراری شده است، در واقع روزمرگی مانع بروز خلاقیت می شود. برای داشتن ذهنی خلاق باید همیشه به همه اتفاقاتی که در این جهان و اطراف ما به صورت روزانه رخ می دهد توجه کنیم و بی تفاوت از کنار آنها نگذریم.
وقتی که نیوتن زیر درخت نشسته بود و سیب از شاخه درخت بر سرش افتاد، اگر مثل همه افراد آن را برمی داشت و می خورد، تا چند قرن دیگر هم قوه جاذبه زمین کشف نمی شد.
پس با تعاریفی که از خلاقیت دادیم قطعا متوجه شده اید که از استعداد متمایز است ما در هر زمینه ای که استعداد داشته باشیم می توانیم خلاقیت به خرج دهیم، با دید دیگری به اطراف بنگریم و کارهای جدیدی انجام دهیم.
اما هوش…. هوش نیز به معنای به کار انداختن توانایی های خود برای رسیدن به هدف مطلوب در زندگی و کسب و کار می باشد. پس هوش و استعداد ، هر دو به عنوان دانش یا توانایی خوب فرد شناخته می شوند؛ اما به عنوان دو مورد متفاوت.
برای کشف استعداد چه اقداماتی باید انجام دهیم برای کشف استعداد خودتان را باور کنیدنکته مهمی که برای حل سوال چگونه استعداد خود را کشف کنیم باید به آن توجه کنید، این است که به هیچ وجه جملاتی از قبیل “دیگه از من گذشته، به درد من نمیخوره، من که دیگه بچه نیستم و…” را به کار نبرید.
چرا که بزرگسالان نیز باید به خوبی استعداد خودشان را بشناسند و کشف کنند تا بهترین شرایط را برای خودشان ایجاد کنند. وگرنه میشوند مثل افرادی که چند بار شغل خود را تغییر داده اند و هنوز هم به شغلی که در حال فعالیت هستند حس خوبی ندارند.
ممکن است در اطراف شما نیز این گونه افراد وجود داشته باشند. شما باید باور کنید که با استعداد هستید و میتوانید کارهای فوق العاده ای به وسیله استعدادهایتان انجام دهید.
برای کشف استعداد خود در کودکی خود جستجو کنیدسفری به دوران کودکی خودتان بکنید؛ ببنید در آن زمان:
چه کاری را بهتر از بقیه هم سن های خودتان انجام میدادید؟
چه کاری بود که شما را هیجان زده میکرد؟
بهترین سرگرمیتان چه بود؟
همین گونه از خودتان این سوالات را بپرسید تا با کندوکاو در دوران کودکی، کشف کنید که درون شما چه استعدادی نهفته است. چرا که در آن زمان است که شما بیشترین وقت را صرف انجام کاری میکردید که از آن لذت میبردید. این طور خیلی راحت تر به پاسخ سوال چگونه استعداد خود را کشف کنیم می رسید.
به حرف دیگران گوش کنیدافرادی که در اطراف شما هستند، اغلب بهتر از خودتان به استعداد پنهان شما واقف هستند. اگر شما تلاش میکنید تا این موضوع را با تفکر و دقت فراوان کشف کنید، آنها آن استعداد پنهان را سالهاست در رفتار شما شناختهاند. اگر تا امروز به حرف اطرافیان خود گوش نکردهاید، اکنون وقت آن رسیده کمی به حرفهایشان فکر کنید.
اگر هیچ ایدهای از این موضوع ندارید، بهتر است کمی به صحبتهای اطرافیان خود گوش کنید. آنها شما را به چه صفاتی میشناسند؟ در انجام چه کارهایی از شما کمک میخواهند؟ مطمئن باشید که پاسخهایشان شما را شگفتزده خواهد کرد.
چه وقتهایی کاملا زمان را فراموش میکنید؟فرض کنید که ساعتِ ۹ صبح روز پنجشنبه است. زمان شما، کاملا به خودتان تعلق دارد و قرار نیست که بازی فوتبالی انجام بدهید، به جایی بروید یا گزارش کاریای را انجام بدهید و تا چند ساعت، هیچ کاری برای انجام دادن ندارید.
میتوانید فعالیت مورد علاقهتان را انجام دهید که میتواند نواختن گیتار، باغبانی یا نوشتن رمان باشد. شاید هم کار مورد علاقهتان، برنامهنویسی پایتون برای پروژهی شخصی باشد که چند ماهِ قبل شروع کردهاید.
این فعالیت، هر زمان که آن را انجام دهید، شما را جذبِ خود میکند و طی آن ذهن، جسم و ادراک شما در تقارن کامل کار میکند. در این وضعیت زمان را فراموش میکنید و پیش از آنکه بدانید، ساعت ۱۲:۳۰ شده است و شما هنوز حتی به ناهار فکر هم نکردهاید.
اگر شغل شما نیز به اندازهی پروژهی شخصیِ روز پنجشنبهتان لذتبخش باشد، چطور؟ آیا میتوانید دوباره همان جادو را مهار و اسیرِ خود کنید؟
به لحظاتی مانندِ این، توجه زیادی داشته باشید. اگر آنقدر در انجام کاری غرق میشوید که زمان را فراموش میکنید، این یکی از نشانههای مهمِ رسیدن به حالت فِلو (flow، اصطلاحی در روانشناسی به معنیِ غرق شدن در کار) است.
اگر در حینِ انجام یک پروژه، هر میزانی از حالتِ فلو را تجربه میکنید، به احتمال زیاد در حال استفاده از یک یا چند مورد از استعدادهای طبیعیتان هستید.
کارهایی که انجامشان برای شما ساده و پیش پا افتاده استآیا انجام یک سری از امور بیش از حد برایتان آسان و پیش پا افتادهاند، اما عدهای دیگر همین کارها را با سختی و مشقت انجام میدهند؟
اگر فکر میکنید بعضی از کارها بیش از حد ساده و پیش پا افتاده هستند، اما اطرافیان به شما میگویند که این طور نیست و آنها همین کارها را با سختی و اختصاص زمان بسیاری به انجام میرسانند، واقعیت این است که این شما در انجام آن امور توانایی دارید.
در واقع یکی از استعدادهای پنهان شما انجام آن کارها است. پس برای یافتن استعداد پنهان خود بیشتر از قبل به این دست کارها دقت کنید.
برای کشف استعداد کارهایی که از انجامشان لذت میبریدممکن است استعداد پنهان شما به نحوی دیگر خودنمایی کنند. از انجام چه کارهایی خسته نمیشوید؟ از انجام چه کارهایی لذت میبرید؟ چه کارهایی را در اوقات فراغت خود انجام میدهید؟
فرض کنید که تمام امور بر وفق مراد است و امروز را باید برای خود وقت بگذارید. چه کارهایی میکنید؟ به سراغ ساز خود میروید؟ به باغبانی روی میاورید؟ یا قلم بر دست میگیرید و شروع به نوشتن میکنید؟
به هر کاری که روی آوردید، در واقع در انجام آن کار استعداد داشته و توانمند هستید. پس اگر به دنبال کشف استعداد پنهان خود هستید، فهرستی از این کارها ایجاد کنید.
از استعدادکُش ها فرار کنید برای کشف استعدادسعی کنید تا جایی که میتوانید از محیط ها و یا افرادی که استعداد شما را نادیده میگیرند و یا با آن منافات دارند، فاصله بگیرید. چرا که متأسفانه در جامعه ما کم نیستند افرادی که چون خودشان نتوانستند از استعدادشان بهره مند شوند، به شما هم توصیه میکنند که زیاد پیگیر این مسئله نباشید.
اما وقتی ما زندگی افراد موفق را بررسی میکنیم، یک نکته است که تقریباً در تمامی آنها مشترک است و آن، استعداد و علاقه شدیدشان نسبت به کارشان بوده است.
برای کشف استعداد از منطقه امن خود خارج شویدما تغییر را دوست نداریم و معمولا در برابر آن مقاومت میکنیم. اگر به دنبال معنا باشید، بر روی نقاط قوت خود تمرکز میکنید یا تواناییهای خود را بهبود میبخشید، اما در این میان باید از منطقه خود نیز خارج شوید تا بتوانید تجربه بیشتری کسب کنید و استعدادهای پنهان خود را کشف کنید.
چه بخواهید خود را در مهارتی تقویت کنید و چه بخواهید روی استعداد جدیدی تمرکز کنید و سراغ شغلی جدید بروید، در هر حالت باید باید ریسک کنید، انرژی بیشتری داشته باشید و بر ترس خود غلبه کنید.
برای کشف استعداد حود، به رویا پردازی و خیال پردازی تان دقت کنیداکثر انسان ها اینطور هستند که همیشه در خیال و رویا زیاد سیر می کنند و جزو جدایی ناپذیر از انسان ها است. همه ما با آن آشنایی داریم و به حتما در مواقعی تجربه اش کرده ایم.
همانطور که افراد بزرگ دنیا چیز هایی را برای اولین بار با یک رویای عجیب شروع کردند و موفق به ساخت مدل های اولیه شدند، شما هم می توانید در رویا استعدادهایتان را کشف کنید و به آن ها تبدیل به حقیقت کنید.
کشف استعداد درونی شما رابطه با خیال پردازی دارد. هر بار که غرق در رویا می شوید، حتما آن ها را بنویسید و بعد از چند وقت، فعالیت ها یا رویاهای حسابی و عمیق تر را جدا کنید. انسان ها در مسیر استعدادها و علایقشان خیال پردازی می کنند.
در خیال پردازی هایتان کارهای متفاوتی انجام دهید. فکر کنید که کدام رویا لبخند روی لب شما می نشاند و انجام آن باعث رضایت شما می شود. انجام کاری که در آن استعداد دارید، باید حال شما را خوب کند و باعث دلزدگی شما نشود.
از اطرافیان خود راجع به استعدادها و تواناییهای خود بپرسیداز اطرافیان خود بخواهید درباره استعدادهای شما صادقانه صحبت کنند. از آنها بخواهید عادات بد و نقاط ضعف شما را کنار بگذارند و یک یا دو مهارتی که احساس میکنند بر آنها مسلط هستید را به شما یادآوری کنند. استراتژی شما در پرسیدن این سوال باید به صورت نفر به نفر باشد و نه گروهی.
در ادامه، پاسخ همۀ افراد را یادداشت کرده و کنار هم قرار دهید. سپس آنها را تحلیل کنید. تحلیل این پاسخها کمک میکند برخی از استعدادهای پنهان خود را بشناسید.
وقتی این استعداد پنهان آشکار و هویدا شد، از زندگی خود بیش از پیش لذت خواهید برد. با استفاده از آنها میتوانید در کسب و کار خود پیشرفت کرده و به یک ستاره تبدیل شوید؛ یا کیفیت محصول و خدمت خود را بالاتر ببرید یا ارتباطات و شبکههای ارتباطیتان را بهبود ببخشید.
از تست های استعدادیابی استفاده کنیدیکی از مهم ترین راه هایی که برای کشف استعداد پیشنهاد میشود، شرکت در آزمون های استعدادیابی است. آزمون هایی که توسط افراد مختلف طراحی شده اند و هر کدام، استعدادها را به بخش های گوناگونی تفکیک کرده اند. 5 مورد از مهم ترین نست های استعدایابی عبارتند از:
تست استعدادیابی اوکانر تست استعدادیابی هالند تست استعدادیابی کلیفتون تست هوش و استعدادیابی گاردنر تست شخصیت شناسی MBTI تست استعدادیابی اوکانرآقای جانسون اوکانر زمانی در شرکت جنرال الکتریک کار میکرد. مدیر این شرکت که میخواست کارمندانش را بر اساس توانایی هایشان سر پست های مختلف بگذارد، تصمیم گرفت که یک تست استعدادیابی برگزار کند و این وظیفه را برعهده اوکانر گذاشت.
او هم آنقدر روی این موضوع کار کرد که در نهایت توانست یک تست استعدادیابی طراحی کند که بعدها این تست را در موسسه های مختلف مورد آزمایش قرار دادند و حالا یکی از مهم ترین راه های کشف استعداد است. این تست به ما میگوید که 12 نوع استعداد وجود دارد:
استعداد کار با انگشتان استعداد تجسم فضایی و درک ساختارها استعداد موسیقی و تشخیص صدا استعداد ایده پردازی استعداد تشخیص و تفکیک رنگها استعداد استدلال و تحلیل استعداد کار کردن با اعداد استعداد سیلوگرام استعداد حافظه طراحی استعداد استقرایی استعداد آینده نگری استعداد خواندن سریع تست استعدادیابی هالندآقای جان هالند در دهه 70 میلادی معتقد بود که اگر در محیط هایی قرار بگیریم که به آنها علاقه زیادی داریم، کیفیت انجام کارمان بسیار بالاتر خواهد رفت. یعنی نقش علایق در استعدادها را بسیار مهم میپنداشت.
تست او بیشتر مربوط به استعداد شغلی است و به ما کمک میکند که بتوانیم به بهترین شکل ممکن استعداد شغلی خود را کشف و شغل مورد علاقه خود را پیدا کنیم. 6 استعدادی که هالند معرفی کرد عبارتند از:
واقع گرا جستجوگر هنری اجتماعی جسور و سازنده قاعده مند انواع استعداد (به شیوه کلیفتون)آزمون شناخت توانایی یا Strengths Finder، در طول سال های گذشته بخش مهمی از دوره های شناخت توانایی ها بوده است. این آزمون بر اساس تحقیقات موسسه گالوپ شکل گرفته است که در 34 قالب آن را معرفی کرده اند و این 34 مورد به توانمندی باب کیلیفتون نیز معروف است. چرا که او نقش بسیار مهمی در این تست داشت و میتوان تا حدودی او را ملدع این تست دانست.
34 قالب توانایی (که همان طور که گفته شد با عنوان استعدادیابی کلیفتون شناخته میشود) در کتاب Strengths Quest و نسخه دوم و بازنگری شدهاش در کتاب Strengths Finder 2 منتشر شده است که جزو کتابهای پرفروش New York Times و Amazon میباشد.
همچنین کتاب مذکور توسط نشر پارسیا با عنوان 5 نقطه قوت برتر خود را بشناسید نیز به فارسی منتشر شده است. دلیل این نامگذاری، براساس استاندارد آزمون شناخت تواناییهاست که برای هرشخص حداقل 5 استعداد را مشخص میکند.
تم ها یا قالب های توانایی که میتوان به آنها انواع استعداد هم گفت، 34 مورد است که در تحقیقات موسسه گالوپ در الگوهای مختلف کاری، رفتاری و احساسی افراد موفق همواره تکرار شده است.
هر کدام از این ها، ویژگی های مختلفی را مشخص میکنند که در گذشته در ما تکرار شده است و به عنوان قابلیت اصلی ما شناخته میشود. نکته جالب این است که شاید این تم ها نقطه ضعف ما هم باشند! اما این 34 استعداد عبارتند از:
سی و چهار استعداد انسان یا همان لیست استعدادهای انسان Analytical – تحلیلگر Adaptability – انعطافپذیر Activator – فعالکننده Achiever – دست یابنده Communication – ارتباط Command – فرمان Belief – باور Arranger – سازمانده Context – زمینه Consistency – ثبات Connectedness – متصل Competition – رقابت Empathy – همدلی Discipline – نظم Developer – پرورشدهنده Deliberative – دقیق و موشکاف Ideation – ایدهپردازی Harmony – هماهنگی Futuristic – آیندهگرایی Focus – تمرکز Intellection – تفکر Input – ورودی Individualization – فردگرایی Includer – دربرگیرندگی Relator – رابط Positivity – مثبتگرایی Maximizer – بهحداکثر رساننده Learner – یادگیرنده Significant – اهمیت Self Assurance – خودباوری Restorative – احیاکننده Responsibility – مسئولیتپذیری WOO – دوستیاب Strategic – راهبردی استعدادیابی به شیوه هوارد گاردنرآقای هوارد گاردنر هم 10 نوع هوش و استعداد را معرفی میکند. این تست را میتوان یکی از بهترین تست ها دانست؛ چرا که 10 نوع استعدادی که او معرفی میکند، در زندگی همه ما وجود دارند و حداقل بخش کوچکی از آن ها در وجود ما نهفته است. این 10 هوش را مشاهده کنید:
هوش زبانی و کلامی هوش منطقی و ریاضی هوش دیداری و فضایی هوش جسمی و حرکتی هوش درون فردی هوش برون فردی هوش هستی گرایی هوش طبیعت گرایی هوش موسیقایی هوش اخلاقی شخصیت شناسی MBTIMBTI که مخفف کلمه Myers-Briggs Type Indicator (به معنای مایرز و بریگز که نام پدیدآورندگان آن هستند، نشانگر نوع یا همان شخصیت شناسی) است، به ما 8 نوع شخصیت معرفی میکند که ما باید از بین آنها حداقل 4 نوع را دارا باشیم. این هشت نوع که به صورت دو به دو باهم جفت شده اند عبارتند از:
برون گرا یا درون گرا شهودی یا حسی ادراکی یا قضاوتی احساسی یا منطقیببینید از بین این چهار جفت شخصیت، کدامشان را دارا هستید و در نهایت با توجه به آنها شخصیت خود را مشخص کنید. این مورد هم کمک بسیاری به حل سوال چگونه استعداد خود را کشف کنیم می کند. در مقاله تست mbti به طور کامل این تست را مورد بررسی قرار داده ایم و شما می توانید با مطالعه ان مقال و انجام تست رایگانی که در آن وجود دارد، به خوبی به تیپ های شخصیتی mbti خود هم پی ببرید.
استعداد مهمتر است یا تلاش؟اگر بخواهم یک جواب کوتاه و سریع به شما بدهم؛ باید بگویم: تلاش و پشتکار از استعداد مهمتر است. حالا فکر میکنید چرا؟
مطمئن باشید هیچ فرد موفقی در زندگی فقط به استعداد خود متکی نبوده و بدون تلاش به هدف خود نرسیده است. برای رسیدن به هدف زندگی لازم است خودشناسی را یاد بگیریم و اهداف زندگی خود را مشخص کنیم.
بعد از مشخص کردن هدف و استعدادیابی میتوانیم با تلاش و پشتکار به نتیجه دلخواه برسیم. اما اگر هیچ کاری نکنیم و فقط با خودمان تکرار کنیم که ما استعدادش را داریم؛ هیچ اتفاقی نخواهد افتاد.
حالا فکر کنید یک نفر استعداد چندانی در برقراری روابط اجتماعی ندارد؛ اما در طی سال های مختلف همیشه تلاش کرده است که مهارت های روابط اجتماعی را یاد بگیرد.
پس از گذشت مدتی این فرد حتما به هدف خود میرسد و میتواند به راحتی با دیگران ارتباط برقرار کند. به همین خاطر است که پشتکار و تلاش نقش پررنگ تری نسبت به استعداد دارد. نکته مهم این است که:
” همراهی استعداد و پشتکار با هم، همیشه نتیجه بهتر و سریع تری دارد.
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: رشد هوش انگیزه استعداد چگونه استعداد خود را کشف کنیم برای کشف استعداد تست استعدادیابی انواع استعداد استعداد پنهان اطرافیان خود خیال پردازی تست استعداد انجام دهید چه کارهایی توانایی ها پنهان خود انسان ها کشف کنید انجام آن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۲۵۰۸۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حد کم کردن وزن چقدر است؟
ایتنا - چه با کمک داروهای مؤثر جدید لاغر شوید، چه بعد از جراحی لاغری وزن کم کنید، چه ورزش کنید و کالری بسوزانید، روزی میرسد که اعداد روی ترازو دیگر پایین نمیآیند و شما به محدودیت کاهش وزن برخورد میکنید. اما این حد کجاست؟
در یک مطالعه جدید، کوین هال، پژوهشگری در مؤسسه ملی بهداشت که کارشناس اندازهگیری متابولیسم و تغییر وزن است، بررسیای انجام داد تا ببیند به طور معمول چه زمانی کاهش وزن متوقف می شود و این موضوع چه ارتباطی با روش کاهش وزن افراد دارد.
او با استفاده از دادههای حاصل از آزمایشهای بالینی باکیفیت از روشهای مختلف کاهش وزن، این دادهها را به مدلهای ریاضی تقسیم کرد تا بفهمد چرا افرادی که وزن کم میکنند از جایی به بعد آن را متوقف میسازند.
او دریافت که بخشی از دلیل مؤثر بودن جراحی بای پس معده و داروهای جدید کاهش وزن مانند سماگلوتاید و تیرزپاتاید این است که زمان لازم برای رسیدن به پایداری وزن دو برابر میشود. در واقع در این روش نسبت کاهش کالری، افراد میتوانند برای مدت طولانیتری کاهش وزن را ادامه دهند.
بدن با تلاش برای حفظ تعادل بین کالریهایی که میخوریم و کالریهایی که می سوزانیم وزن را تنظیم میکند. وقتی کالری مصرف میکنیم یا کاهش میدهیم و شروع به سوزاندن انرژی ذخیره شده خود میکنیم، اشتها به ما می گوید که بیشتر بخوریم. مطالعات هال نشان داده است که هر چه فرد وزن بیشتری از دست بدهد، اشتها قویتر میشود تا زمانی که با تمام کارهای سختی که در وهله اول برای از دست دادن وزن انجام داده، مقابله کند.
این مکانیسم واکنشی برای اجداد شکارچی انسان ارزشمند بوده است، اما برای انسانهای مدرن که دسترسی آسان به غذاهایی با انرژی متراکم دارند، به خوبی کار نمیکند.
هال برای مطالعه مسیر کاهش وزن تنها با استفاده از محدودیت کالری، کاهش وزن مشاهده شده را مدلسازی کرد. او به طور تصادفی ۲۳۸ بزرگسال را به گروه تقسیم کرد. یک گروه به مدت دو سال از یک رژیم غذایی با محدودیت ۲۵ درصد کالری پیروی کردند و گروه دیگر به خوردن مطابق معمول پرداختند. این مطالعه که از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ با مشارکت مؤسسه ملی بهداشت انجام شد نشان داد افراد گروهی که کالری را کاهش دادند به طور متوسط حدود ۱۶پوند وزن از دست دادند اما گروهی که رژیم غذایی معمولی خود را دنبال کردند حدود ۲ پوند اضافه وزن داشتند.
اگرچه افرادی که در این تحقیق شرکت کردند به مدت دو سال به تلاش خود ادامه دادند، اما کاهش وزن آنها تقریباً در حدود ماه دوازدهم متوقف شد، زیرا اشتهای آنها برای مقابله با چاقی افزایش یافت.
هال اشاره میکند که در مطالعه خود به میانگینها پرداخته است. زمان کاهش وزن ممکن است بسته به فرد متفاوت باشد.
مدل هال پیشبینی کرد که برای دستیابی به کاهش وزن گزارششده در آن مطالعه، افرادی که رژیمشان با ۲۵۰۰ کالری در روز شروع میشد، باید بیش از ۸۰۰ کالری در روز کاهش میدادند. به این ترتیب بدن آنها این گونه پاسخ داد که باید به ازای هر کیلوگرم وزنی که از دست دادهاند، روزانه حدود ۸۳ کالری بگیرند.
یک کیلوگرم حدود ۲.۲ پوند است. به ازای هر ۲.۲ پوند کاهش وزن داوطلبان در این تحقیق، اشتهای آنها با درخواست ۸۳ کالری بیشتر در روز پاسخ داده شد. میانگین کاهش وزن گزارش شده در این مطالعه ۷.۵ کیلوگرم یا ۱۶ پوند بود و این به معنی آن است که در کمترین وزن خود، احساس نیاز به خوردن ۶۲۲ کالری بیشتر در روز نسبت به قبل از شروع کاهش وزن داشتند.
اما آنها در واقع ۶۲۲ کالری اضافه در روز نمیخوردند بلکه این مقدار اشتهای بیشتری است که احساس میکردند به آن نیاز دارند، در حالی که همان تلاشی را میکردند که در ابتدا برای کاهش ۸۰۰ کالری در روز انجام میدادند.
هال گفت در پایان این مطالعه، شرکتکنندگان به همان اندازه که در ابتدا تلاش میکردند برای مقاومت در برابر غذا تلاش میکردند، اما به جای ۸۰۰ کالری که هدف آنها بود، فقط توانستند حدود ۲۰۰ کالری در روز کاهش دهند. و این باعث شد که روند کاهش وزن آنها متوقف شود.
دکتر کریستوفر گاردنر، مدیر مطالعات تغذیه در مرکز تحقیقات پیشگیری استنفورد، قبلاً به سیانان گفته بود که روند کاهش وزن هر چه پیشتر میرود سختتر میشود. زیرا بدن افراد به آن واکنش نشان میدهد و از نظر متابولیک کارآمدتر میشوند. و بنابراین همان کسری کالری این کار را برای شما انجام نمیدهد. به همین دلیل است که کاهش وزن افراد رفته رفته متوقف میشود.
در مدل هال، از آنجایی که افراد وزن بیشتری از دست دادند، اشتهایشان برگشت و حدود ماه ۱۲، کاهش وزن را متوقف کردند.
داروهای سماگلوتید و تیرزپاتید که با تقلید از هورمونهای روده به افراد در کاهش وزن کمک میکنند، باعث ایجاد محدودیت بیشتری کالری شدند.
سازمان غذا و داروی ایالات متحده تزریق تیرزپاتاید را تأیید کرده است. این اولین و تنها داروی چاقی در نوع خود است که هم جیآیپی (پلی پپتید انسولینوتروپیک وابسته به گلوکز) و هم جیالپی-۱ را فعال میکند.
اما مهمتر از همه آن که این داروها فقط بر تعداد کالریهایی که افراد از رژیم غذایی خود حذف میکنند تأثیر نداشتند. آنها همچنین تعداد کالریهایی را که بدنشان باعث میشد با کاهش وزن دوباره غذا بخورند، کاهش دادند و در واقع اشتهایشان را ضعیف کردند. با کاهش اشتهای خود به نصف، آنها توانستند وزن خود را برای مدت طولانیتری کاهش دهند، به طور متوسط یک سال بیشتر در مقایسه با محدودیت کالری به تنهایی و بدون دارو. به طور کلی روند کاهش وزن در افرادی که از داروهای کاهش وزن استفاده میکنند در حدود سال دوم متوقف میشود.
عمل جراحی کاهش وزن قویترین اثر را داشت و افراد را بر آن داشت که روزانه حدود ۳ هزار و ۶۰۰ کالری از رژیمهای غذایی خود حذف کرده و به ازای هر کیلوگرم کاهش وزن، فقط ۵۸ کالری دریافت کنند. افرادی که تحت عمل جراحی کاهش وزن قرار گرفته بودند، یک سال دیرتر به وضعیت پایدار میرسند که نشان میدهد این جراحی اشتهای آنها را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
هال میگوید استفاده از داروهایی مانند سماگلوتاید و تیرزپاتاید و مداخلاتی مانند جراحی کاهش وزن زمان لازم برای رسیدن به توقف کاهش وزن را طولانیتر میکند، اما از وقوع کامل آن جلوگیری نمیکند.
هال گفت: «آنچه که در حال رخ دادن است این است که افراد هر چقدر هم وزن از دست بدهند، همچنان افزایش اشتها را تجربه میکنند.»
او در عین حال تصریح کرد اگر دارو یا درمانی به طور کامل اشتها را از بین ببرد، خطرناک خواهد بود. اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است فرد تا آن قدر از خوردن سر باز بزند که بمیرد.
این مطالعه همچنین به اصلاح برخی از ایدهها در مورد اینکه چرا افراد از کاهش وزن خودداری میکنند کمک میکند.
به عنوان مثال، یک نظریه این است که کاهش وزن به متابولیسم آسیب میرساند، بنابراین افراد در هنگام استراحت کالری بسیار کمتری نسبت به زمانی که شروع کردند میسوزانند و میتوانند به راحتی وزن خود را به دست آورند.
هال میگوید متابولیسم پس از کاهش وزن کاهش مییابد، اما نه آن قدری که بتوان با آن زمان توقف کاهش وزن را دریافت.
او این تصور را که اثر داروها در نهایت متوقف میشود، رد میکند و میگوید: «دلیل توقف کاهش وزن آن است که در نقطهای، اثر داروها باعث افزایش اشتها میشود.»
هال گفت: «یک چیز بسیار رایج دیگر در حال حاضر این است که بعضی میگویند با جراحی چاقی، آن قدری که فکر میکردند وزنشان کم نشده است، از پپتید شبهگلوکاگون ۱ استفاده میکنند، یعنی باز هم تن به مداخله بدنی دیگری میدهند.»
این پژوهشگر میافزاید: «هر مسیری را که انتخاب کنید، یک وضعیت پایدار برای حفظ کاهش وزن مورد نیاز است. بنابراین ایده خوبی است که در نظر بگیرید آیا میتوانید کاری را که انجام میدهید برای مدت طولانی ادامه دهید یا نه.»
افرادی که پس از کاهش کالری روند کاهش وزنشان متوقف میشود، احتمالاً میتوانند با محدود کردن بیشتر کالری یا اضافه کردن ورزش به روال خود، از آن مرحله عبور کنند. هال در این زمینه میگوید: «هر کاری که انجام میدهید، باید به آن ادامه بدهید. بنابراین شما باید از مداخله در سبک زندگی برای بقیه زندگی خود راضی باشید.»